اولین بهار دلبرکم...
خدا رو شکر سال ٩٠ هم با تمام خوبی ها و بدیهاش تموم شد . سال ٩١ اولین بهاری که دختر نازنینم در کنار ماست و زندگی رو برامون شیرین تر از قبل کرده.. خدارو شکر ما این سال رو خیلی خوب شروع کردیم که انشاا... تا آخرش سال خوبی برامون باشه.. لحظه تحویل سال فاطیما جونم خواب بود و حدودا نیم ساعت بعد از تحویل سال بیدار شد،نمی دونم چرا بچم اونروز همش گریه می کرد. کلی حواسشو پرت کردیم تا تونستیم سر سفره هفت سینی که خودم درست کرده بودم ازش عکس بگیریم. اینم عکس هفت سینمون روز اول به عید دیدنی رفتن سپری شد.. روز ٣ فروردین دختر عزیزم ٨ ماهه شد وکلی کارای جدید یاد گرفت...
نویسنده :
مامان فاطیما جون
0:39