واکسن 6 ماهگی
روز دوشنبه ٣ بهمن ساعت ١٠:٤٥ دقیقه منو بابا فطیما رو بردیم واکسن بزنه
بعد از انجام چکاپ ماهانه فاطیمارو به اتاق تزریق واکسن بردیم،انگار اونجارو از دفعه پیش یادش مونده بود چون تا اونجارو دید شروع کرد به نغ زدن...موقع زدن واکسن گریه کرد ولی خیلی زود آروم شد بعدم بابا مارو رسوند خونه...
منم بلافاصله قطره استامینوفن و بهش دادم،البته خیلی دلهره داشتم که نکنه تبش بالا بره،(چون واکسن ٤ ماهگی خیلی سنگین بود و تب شدید داشت)خدارو شکر همون شب تبش قطع شد ولی جای واکسناش درد می کرد که اون هم تا دو روز بعدش برطرف شد ...
خدارو شکر...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی