03/07/90
صبح ساعت ١٠ بود که فاطیمارو بردم واکسن ماهگیشو بزنم خیلی استرس داشتم،واکسنشو زدیم و اومدیم خونه براش کمپرس آب سرد گذاشتم ٢ ساعت اول خیلی بی تابی نمی کرد ولی بعدش شروع کرد به گریه کردن اونم چه گریه هایی تبشم به ٥/٣٨ رسید تا فردا شب فقط کارم پاشویه بودو اندازه گیری دمای بدنش ولی شکر خدا شب دوم تبش قطع شد ولی یک هفته ای جای واکسنش درد می کرد منم تو کریر می خوابوندمش یه تشکم گذاشته بودم تو کریر تا کمتر بتونه پاهاشو تکون بده.
اینم عکسهای اون روز
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی