تولد یک سالگی...
سلام ما اومدیم با یه عالمه خبرای جدید..
.
بالاخره بعد از 2 ماه تاخیر تولد فاطیما جون 28 مهر ماه برگذار شد.
جاتون خالی،خدارو شکر همه چیز تقریبا همون جور که می خواستم برگزار شد.می گم تقریبا به خاطر اینکه چند تا از کارایی که تدارک دیده بودم و یادم رفت انجام بدم...
حدود دو ماه در تدارک کارای تولد بودم.از طراحی تا درست کردن،روزا که فاطیما نمی ذاشت کاری انجام بدم ،منم شب ها وقتی فاطیما می خوابید شروع می کردم به انجام کارام.
این هم نتایج کار...
لباس پرنسس نازنینم:
کارت دعوت:
شماره یک:
که خیلی دوستش دارم و از روزی که درست شد تا روزی که نصب شد سه بار فاطیما از وسط پارش کرد منم چسبوندم.
نی:
شکلات کفشدوزکی:
چاقو:
هدیه برای بچه ها:
یه جا مسواکی کفشدوزکی
دستمال:
فلش راهنمایی:
خوش آمدید:
این گل رو هم برای روی جا کفشی درست کردم،که خیلی هم درست کردنش وقت گیر بود.
اینم تزیینات خونمون:
کیک تولد:
که قرار بود کفشدوزک روی یه گل سفید رنگ باشه ولی در نهایت شد این...البته مزش خوب بود.
عصرانه:
اینم مهمونای کوچولومون:
هدیه هایی که مهمونای گلمون زحمت کشیده بودن:
اینم برگه یادگاری که از جمله کارایی بود که تدارک دیدم ولی در نهایت همچنان سفید باقی موند...
خدایا هزاران هزار بار شکر به خاطر همه ی مهربانی های بی پایانت...